متخصصان طب اورژانس اغلب برای کار گذاشتن لولههای هوایی با مشکل مواجهاند، به طوری که تخمین زده میشود حدود 20 درصد موارد راههای هوایی مشکلساز هستند و نزدیک یک درصد آنها نیز با شکست مواجه میشوند. علل مختلفی برای این مشکلات ذکر شده، مانند نیاز به نیروی بالابرنده زیاد، ندیدن یا سخت دیدن تارهای صوتی، تلاشهای طولانی یا مکرر، اپراتورهای متعدد و استفاده از وسایل انتوبه گوناگون. طیف وسیعی از وسایل برای کمک به مدیریت راههای هوایی مشکل ایجاد شدهاند که ترکیبی از تکنولوژی فیبراپتیک، ویدیو، نوری و مکانیکال هستند تا به فرد استفاده کننده کمک کنند دید بهتری از حنجره داشته باشد و عبور یک لوله داخل تراشهای را به سمت نای، آسانتر نماید.
یک گاید فلزی، به عنوان وسیلهای که درون لومن لوله داخل نایی (ETT) قرار میگیرد، به جایگذاری لوله داخل نای کمک میکند. در واقع این گاید فلزی قابل انعطاف استاندارد، داخل ETT قرار میگیرد تا سفتی بیشتری به لوله داخل تراشهای بدهد و کنترل آن را آسانتر نماید. در مقابل، گایدهای مخصوص، انتوبه کردن را در مواقعی که دیدن گلوت دشوار است، تسهیل میکنند و اگر با اپتیکهای پیشرفته همراه شوند، حتی نسبت به لارنگوسکوپی مستقیم هم دید بهتری از گلوت میدهند.
وسایل کارآمد
وسایلی که در ابتدای انتوبه کردن استفاده میشوند و در واقع وارد کننده لوله داخل تراشهای هستند، وسایل کمکی کارآمد و ارزان در مدیریت راههای هوایی مشکلساز هستند که به راحتی به کار میروند و پیشنهاد میشود در هر بخش اورژانس در دسترس باشند. واژههای مختلفی برای توصیف این واردکنندههای کلاسیک استفاده میشوند. اگر چه کلمه «gum elastic bougie» متعارف است، کمی گیجکننده هم میباشد، زیرا نه لثه دندان هستند و نه الاستیک و نه به عنوان «بوژی» (مثلا دیلاتور) استفاده میشود.
واردکننده وسایل انتوبه، حاوی یک گاید فلزی 60 سانتیمتری است که سر انتهایی آن 30 درجه خمیدگی دارد. این زاویه و خمش به انتوباتور اجازه میدهد انتهای دستگاه به صورت قدامی به جلو هدایت شود و از زیر اپیگلوت و میان تارهای صوتی عبور کند، جاهایی که شاید دیده نشوند. باید دقت کرد که سر خمیده در خط وسط بماند و به هیچ سمتی چرخش پیدا نکند.
دو علامت حس لمس، جایگیری درست لوله را در تراشه تایید میکند: یک علامت، حس ارتعاش یا «Click» است که نشان میدهد انتهای گاید، بالای حلقههای نای قرار گرفته و علامت دوم، مقاومت در برابر جایگذاریهای بیشتر است. هنگامی که واردکننده در فاصله 24 تا 40 سانتیمتری دندانها قرار گرفتند، انتهای تحتانی آن داخل راههای هوایی کوچکتر جای میگیرد و دیگر نمیتواند جلوتر برود. اگر به اشتباه، واردکننده لوله داخل مری برود، حلقههای نای احساس نمیشوند و واردکننده لوله به راحتی تا معده پیش میرود. زمانی که واردکننده لوله داخل نای قرار گرفت، یک لوله داخل نایی (ETT) از آن رد میشود و اغلب به کمک برای جایگیری ETT در انتهای پروگزیمال واردکننده نیاز است. سپس فرد انتوباتور، ETT را از ورای دستگاه واردکننده به سمت نای پیش میبرد و بعد آن را بیرون میکشد.
توجه به نکات زیر میتواند قرار دادن ETT را از ورای واردکننده آسانتر سازد:
1) در طول انجام این شیوه، اپراتور باید لارنگوسکوپ را در وضعیت صحیح و با دست چپ نگه دارد. اغلب پس از اینکه واردکننده ETT داخل نای قرار گرفت، لارنگوسکوپ را خارج میکنند، اما این عمل باعث میشود بافت نرم ریلاکس شده راه هوایی سوپراگلوت، عبور لوله را با مشکل مواجه کند.
2) اگر اندازه ETT و وارد کنندهاش نزدیک هم باشند، عبور ETT راحتتر انجام میشود و هر چه این اختلاف بیشتر شود، ETT درطی جایگذاری، آریتنوییدها را درگیر میکند، بنابراین شاید به ETT کوچکتری از آنچه مورد نیاز است، احتیاج پیدا شود، هر چند مساله چندان مهمی نیست و موفقیت در جایگذاری ETT در موقعیتهای مشکل به مراتب مهمتر است.
3) اگر ETT، آریتنوییدها را آسیب زد، کمی ETT را عقب بکشید تا سر آن از آریتنوییدها خلاص شود و با دقت تمام کریکویید را در خلاف جهت عقربههای ساعت، با فشار کم بچرخانید و شل نمایید. این کار شاید عبور را راحتتر کند.
رقابت در بازار
در حال حاضر، سه نوع از این واردکنندهها در دسترس قرار دارند که از نظر اندازه و مورد کاربرد با هم قابل مقایسه هستند: Eschmann ،SunMed و Frova. اگر چه نوع Eschmann، گرانتر است، میتواند چند بار استفاده شود، بنابراین متوسط هزینه آن در هر بار انتوبه کردن نسبت به واردکنندههای یکبار مصرف، ارزانتر میشود، با این حال بعضی پزشکان انواع یکبار مصرف را ترجیح میدهند، زیرا انواع چند بار مصرف قابل استفاده میتوانند اشتباهی، دور انداخته شوند.
آموزش اندکی قبل از استفاده از این واردکنندهها لازم است تا عمل انتوبه کردن با موفقیت انجام شود، زیرا شبیه روشهای استاندارد انتوبه کردن هستند و مشابه روش «سلدینگر» به کار میروند. موارد کاربرد جدید و بدیع واردکنندههای لولههای داخل نایی، شامل تشخیص و تمایز تراشه از مری هنگام کارگذاری ETT میشود؛ اگر چه این روش، در بیماران با ایست قلبی طرفدار پیدا کرده (هنگامی که دیاکسیدکربن انتهای تنفسی قابل اندازهگیری نباشد)، شواهد اندکی به نفع کارآمدی آن وجود دارد. عوارض جانبی ناشی از گایدهای انتوبهکننده نادرند و شامل ترومای مکانیکی به ساختمان راههای هوایی میباشد.
کمککنندههای دیگر
دیگر وسایل فیبراپتیک یا ویدیویی نیز کمک بزرگی به مدیریت انتوبه کردن راههای هوایی مشکلساز میکنند، هر چند بیشتر آنها مانند گایدهای فیبراپتیک، برونکوسکوپهای فیبراپتیک و لارنگوسکوپهای ویدیویی، هم گرانتر هستند و هم آموزش بیشتری برای استفاده نیاز دارند.
گایدهای مجهز به لامپ: این وسایل در مدیریت انتوبه کردن راههای هوایی مشکل بسیار مفیدند، اما در افرادی که آناتومی پیچیده راه هوایی فوقانی دارند، مناسب نیستند. این دسته گایدها، مانند Trachlight با کمک یک نور تابان در انتهای تحتانی وسیله که گلوت را در سراسر بافت نرم گردن روشن میکند، دید غیرمستقیمی از جایگیری ETT داخل نای به دست میدهد. انتوبه کردن با کمک یک گاید نوردهنده، وابسته به دید مستقیم از ساختمانهای داخلی نیست. مزایای کاربرد این وسیله، مدیریت بهتر راههای هوایی قدامی مشکل، خطر کمتر تروما به حنجره (نسبت به لارنگوسکوپی مستقیم) و حرکت کمتر ستون فقرات گردنی است.
همچنین میتواند برای انتوبه کردن از راه بینی- نای استفاده شود، مانند تومورها، صدمات تروماتیک، عفونتها و اجسام خارجی. اغلب نور Tracklight، به اندازه کافی برای روشن کردن مسیر کافی است، اما اگر بخواهیم از میان بافت زیرجلدی ضخیم یا پوست پیگمانته عمقی روشن کنیم، باید نور اتاق کمتر شود.
استایلتهای فیبراپتیک(FOS)، از یک جزء دیداری فیبراپتیک در انتهای تحتانی گاید فلزی تشکیل شدهاند. این گاید میتواند سخت، نیمهسخت یا قابل هدایت کردن باشد. اگر مانع مسدود کنندهای در سر راه نباشد، FOS یک دید عالی از تارهای صوتی میدهد و عبور لوله داخل نایی (ETT) را تایید میکند. اگر چه FOS از استایلتهای نوری گرانتر هستند، اما نسبت به دیگر لارنگوسکوپهای فیبراپتیک و ویدیویی ارزانتر میباشند. همه انواع FOS، یک قطعه چشمی برای دیدن گلوت دارند و بعضی انواع آن نیز میتوانند به یک مونیتور خارجی متصل شوند تا برای مقاصد آموزشی یا نظارتی به کار روند. همچنین بسیاری از این وسایل، یک دریچه جانبی برای ورود اکسیژن به منظور پیشگیری از پوشاندن سر فیبراپتیک آن به وسیله ترشحات دارند تا در طول انجام عمل، مشکلی برای بیمار پیش نیاید.
طی انتوبه کردن بیمار با FOS، لوله داخل نایی روی گاید آن سوار میشود و سپس FOS جایگذاری میشود که این امر اغلب بدون کمک لارنگوسکوپ مستقیم انجام میشود. به این ترتیب ساختمانهای آناتومی مربوطه از راه قطعه چشمی پروگزیمال نشان داده میشوند و گاید از میان طنابهای صوتی به سمت نای جلو میرود. وقتی حلقههای تراشه نمایان شدند، لوله از گاید جدا شده، گاید بیرون کشیده میشود.
مطالعات مختلف حاکی از موفقیت بیشتر در انتوبه کردن بیماران به وسیله FOS نسبت به گایدهای استاندارد یا وارد کنندههای لولههای انتوبه میباشد و در بیمارانی که محدودیت دیدن تارهای صوتی وجود دارد، بیشتر مفید است. انتوبه کردن با کمک FOS، حرکت ستون فقرات گردنی را کم میکند و نسبت به لارنگوسکوپی مستقیم در وضعیت همودینامیک بیماران، تغییر کمتری ایجاد میکند. به طور معمول، یک FOS هزاران دلار کمتر از دیگر فیبراپتیکها و وسایل ویدیویی ارزش دارد.
وسایل خارج گلوتی
وسایل خارج گلوتی (Extraglottic)، وسایل هستند که راه هوایی برای رساندن اکسیژن و تهویه فراهم میکنند، بدون آنکه در گلوت اشکالی ایجاد کنند. آنها وسایل حیاتی برای مدیریت انتوبه کردنهای مشکل و انجام شده است. شایعترین آنها «ماسک راه هوایی حنجره» یا LMA، لولههای حنجره و Combitube میباشند.
پیشنهاد میشود پزشکان مسوول مدیریت راههای هوایی با حداقل یک نوع از این وسایل آشنا باشند. خصوصا برای استفاده در بیمارانی که با استفاده از کیسه ماسک نمیتوان تهویه کافی برقرار نمود. در موارد اورژانس، این وسایل کار گذاشته میشوند تا در اولین فرصت یک راه هوایی قطعی کار گذاشته شود، مثلا به روش جراحی.
اسکوپها
لارنگوسکوپهای ویدیویی: کارآزماییهای بالینی برای بررسی عملکرد این وسایل در مدیریت راههای هوایی اورژانس انجام نشده، با این حال بر پایه تجارت بالینی و اطلاعات موجود، مشخص است که وسایل بسیار کارآمدی هستند و به متخصصان کمک میکنند تا اولین تلاش عبور برای انتوبه کردن را با موفقیت تمام کنند. لارنگوسکوپهای ویدیویی نسبت به لارنگوسکوپی مستقیم دید خوبی از گلوت فراهم میکنند و حداقل حرکت را به ستون فقرات گردنی تحمیل مینمایند. استفاده از این وسایل آسان است و بر پایه روشهای «لارنگوسکوپی مستقیم» (DL) است، هر چند بعضی آموزشها و تطبیق با آن لازم است. گذشته از آن، برخلاف DL فرد آموزش دهنده و آموزش گیرنده، دید یکسانی از گلوت دارند که به پیشرفت آموزش و عیبیابی کمک میکند.
لارنگوسکوپهای ویدیویی، فیبراپتیک یا یک دوربین ویدیویی کوچک در سر لارنگوسکوپ دارند تا زاویه دید گلوت بازتر شود و تداخلات کمتری با ترشحات پیدا کنند. وسایلی که دوربینهای ویدیویی میکرو دارند، ارزانتر و بادوامتر از فیبراپتیکهای قابل انعطاف هستند که از فیبرهای شیشهای استفاده میکنند.
امروزه در بازار تجهیزات پزشکی، انواعی مانند Glidescope، اسکوپهای راه هوایی Pentax، ویدیو لارنگوسکوپ McGrath و Storz CMAC در دسترس قرار دارند.
Glidescope در سه مدل وجود دارد. نوع اصلی آن از یک لارنگوسکوپ ویدیویی قابل تعویض و صفحه ویدیویی نصب شده جداگانه تشکیل شده است. سیستم Cobalt آن، تنها یک بار قابل استفاده است که روی یک ویدیویی کوچک سوار میشود و با تیغه پلاستیکی یک بار مصرف لارنگوسکوپ هماهنگ میگردد. این خصوصیت، نیاز به استریلیزاسیون ندارد و خطر خرابی دستگاه را کم میکند.
مدل سوم، نوع Ranger آن است که در دست جای میگیرد و یک لارنگوسکوپ دیویویی دارد که توسط یک سیم کوتاه به یک باتری بادوام متصل میشود. اندازه لارنگوسکوپهای Glidescope تقریبا معادل شماره 2 و 3 مکنیاش است. کارخانه Glidescope، استایلت و لولههای داخل تایی استاندارد خود را میسازد، اما میتوان از انواع قابل انعطاف و استاندارد موجود در بازار هم استفاده کرد. عوارض جانبی کاربرد این وسایل ناچیز است، زیرا ساختمانهای درگیر زیر دید مستقیم قرار دارند و نیروی کمی برای جابهجا کردن وسایل لازم است.
اسکوپ راه هوایی Pentax، یک تیغه پلاستیکی یک بار مصرف ال شکل به نام Lexan دارد که ویدیوی نمایشی آن روی دسته قرار میگیرد. مطالعات انجام شده، حاکی از دید عالی گلوت با این دستگاه و صدمه کمتر به دندانها میباشد.
مدل McGrath، نمونه دیگری از ویدیو لارنگوسکوپها هستند که نسبت به پنتاکس، کوچکتر و تفاوت مختصری در شکل تیغه دارند. همچنین Camera Sstick آن در طول دسته جابهجا میشود تا وقتی از تیغههای مختلف برای بیماران متفاوت استفاده میشود، کارایی لازم را داشته باشد. مزایای بالقوه این وسایل نسبت به تیغههای مکیناش مرسوم، افزایش زاویه دید است و تارهای صوتی قدامی که با لارنگوسکوپی مستقیم دیده نمیشوند، به خوبی مشاهده میگردند. به علاوه، صفحه نمایش، به دیدن راههای هوایی کمک میکند تا بهترین دید را از گلوت به دست آوریم و جمعبندی همه این عوامل یعنی در انتوبه کردن بیماران مشکل، موفق باشیم.
منبع: نشریه سپید شماره های ۱۴۱ و ۱۴۲، دکتر شادی کلاهدوزان
یک گاید فلزی، به عنوان وسیلهای که درون لومن لوله داخل نایی (ETT) قرار میگیرد، به جایگذاری لوله داخل نای کمک میکند. در واقع این گاید فلزی قابل انعطاف استاندارد، داخل ETT قرار میگیرد تا سفتی بیشتری به لوله داخل تراشهای بدهد و کنترل آن را آسانتر نماید. در مقابل، گایدهای مخصوص، انتوبه کردن را در مواقعی که دیدن گلوت دشوار است، تسهیل میکنند و اگر با اپتیکهای پیشرفته همراه شوند، حتی نسبت به لارنگوسکوپی مستقیم هم دید بهتری از گلوت میدهند.
وسایل کارآمد
وسایلی که در ابتدای انتوبه کردن استفاده میشوند و در واقع وارد کننده لوله داخل تراشهای هستند، وسایل کمکی کارآمد و ارزان در مدیریت راههای هوایی مشکلساز هستند که به راحتی به کار میروند و پیشنهاد میشود در هر بخش اورژانس در دسترس باشند. واژههای مختلفی برای توصیف این واردکنندههای کلاسیک استفاده میشوند. اگر چه کلمه «gum elastic bougie» متعارف است، کمی گیجکننده هم میباشد، زیرا نه لثه دندان هستند و نه الاستیک و نه به عنوان «بوژی» (مثلا دیلاتور) استفاده میشود.
واردکننده وسایل انتوبه، حاوی یک گاید فلزی 60 سانتیمتری است که سر انتهایی آن 30 درجه خمیدگی دارد. این زاویه و خمش به انتوباتور اجازه میدهد انتهای دستگاه به صورت قدامی به جلو هدایت شود و از زیر اپیگلوت و میان تارهای صوتی عبور کند، جاهایی که شاید دیده نشوند. باید دقت کرد که سر خمیده در خط وسط بماند و به هیچ سمتی چرخش پیدا نکند.
دو علامت حس لمس، جایگیری درست لوله را در تراشه تایید میکند: یک علامت، حس ارتعاش یا «Click» است که نشان میدهد انتهای گاید، بالای حلقههای نای قرار گرفته و علامت دوم، مقاومت در برابر جایگذاریهای بیشتر است. هنگامی که واردکننده در فاصله 24 تا 40 سانتیمتری دندانها قرار گرفتند، انتهای تحتانی آن داخل راههای هوایی کوچکتر جای میگیرد و دیگر نمیتواند جلوتر برود. اگر به اشتباه، واردکننده لوله داخل مری برود، حلقههای نای احساس نمیشوند و واردکننده لوله به راحتی تا معده پیش میرود. زمانی که واردکننده لوله داخل نای قرار گرفت، یک لوله داخل نایی (ETT) از آن رد میشود و اغلب به کمک برای جایگیری ETT در انتهای پروگزیمال واردکننده نیاز است. سپس فرد انتوباتور، ETT را از ورای دستگاه واردکننده به سمت نای پیش میبرد و بعد آن را بیرون میکشد.
توجه به نکات زیر میتواند قرار دادن ETT را از ورای واردکننده آسانتر سازد:
1) در طول انجام این شیوه، اپراتور باید لارنگوسکوپ را در وضعیت صحیح و با دست چپ نگه دارد. اغلب پس از اینکه واردکننده ETT داخل نای قرار گرفت، لارنگوسکوپ را خارج میکنند، اما این عمل باعث میشود بافت نرم ریلاکس شده راه هوایی سوپراگلوت، عبور لوله را با مشکل مواجه کند.
2) اگر اندازه ETT و وارد کنندهاش نزدیک هم باشند، عبور ETT راحتتر انجام میشود و هر چه این اختلاف بیشتر شود، ETT درطی جایگذاری، آریتنوییدها را درگیر میکند، بنابراین شاید به ETT کوچکتری از آنچه مورد نیاز است، احتیاج پیدا شود، هر چند مساله چندان مهمی نیست و موفقیت در جایگذاری ETT در موقعیتهای مشکل به مراتب مهمتر است.
3) اگر ETT، آریتنوییدها را آسیب زد، کمی ETT را عقب بکشید تا سر آن از آریتنوییدها خلاص شود و با دقت تمام کریکویید را در خلاف جهت عقربههای ساعت، با فشار کم بچرخانید و شل نمایید. این کار شاید عبور را راحتتر کند.
رقابت در بازار
در حال حاضر، سه نوع از این واردکنندهها در دسترس قرار دارند که از نظر اندازه و مورد کاربرد با هم قابل مقایسه هستند: Eschmann ،SunMed و Frova. اگر چه نوع Eschmann، گرانتر است، میتواند چند بار استفاده شود، بنابراین متوسط هزینه آن در هر بار انتوبه کردن نسبت به واردکنندههای یکبار مصرف، ارزانتر میشود، با این حال بعضی پزشکان انواع یکبار مصرف را ترجیح میدهند، زیرا انواع چند بار مصرف قابل استفاده میتوانند اشتباهی، دور انداخته شوند.
آموزش اندکی قبل از استفاده از این واردکنندهها لازم است تا عمل انتوبه کردن با موفقیت انجام شود، زیرا شبیه روشهای استاندارد انتوبه کردن هستند و مشابه روش «سلدینگر» به کار میروند. موارد کاربرد جدید و بدیع واردکنندههای لولههای داخل نایی، شامل تشخیص و تمایز تراشه از مری هنگام کارگذاری ETT میشود؛ اگر چه این روش، در بیماران با ایست قلبی طرفدار پیدا کرده (هنگامی که دیاکسیدکربن انتهای تنفسی قابل اندازهگیری نباشد)، شواهد اندکی به نفع کارآمدی آن وجود دارد. عوارض جانبی ناشی از گایدهای انتوبهکننده نادرند و شامل ترومای مکانیکی به ساختمان راههای هوایی میباشد.
کمککنندههای دیگر
دیگر وسایل فیبراپتیک یا ویدیویی نیز کمک بزرگی به مدیریت انتوبه کردن راههای هوایی مشکلساز میکنند، هر چند بیشتر آنها مانند گایدهای فیبراپتیک، برونکوسکوپهای فیبراپتیک و لارنگوسکوپهای ویدیویی، هم گرانتر هستند و هم آموزش بیشتری برای استفاده نیاز دارند.
گایدهای مجهز به لامپ: این وسایل در مدیریت انتوبه کردن راههای هوایی مشکل بسیار مفیدند، اما در افرادی که آناتومی پیچیده راه هوایی فوقانی دارند، مناسب نیستند. این دسته گایدها، مانند Trachlight با کمک یک نور تابان در انتهای تحتانی وسیله که گلوت را در سراسر بافت نرم گردن روشن میکند، دید غیرمستقیمی از جایگیری ETT داخل نای به دست میدهد. انتوبه کردن با کمک یک گاید نوردهنده، وابسته به دید مستقیم از ساختمانهای داخلی نیست. مزایای کاربرد این وسیله، مدیریت بهتر راههای هوایی قدامی مشکل، خطر کمتر تروما به حنجره (نسبت به لارنگوسکوپی مستقیم) و حرکت کمتر ستون فقرات گردنی است.
همچنین میتواند برای انتوبه کردن از راه بینی- نای استفاده شود، مانند تومورها، صدمات تروماتیک، عفونتها و اجسام خارجی. اغلب نور Tracklight، به اندازه کافی برای روشن کردن مسیر کافی است، اما اگر بخواهیم از میان بافت زیرجلدی ضخیم یا پوست پیگمانته عمقی روشن کنیم، باید نور اتاق کمتر شود.
استایلتهای فیبراپتیک(FOS)، از یک جزء دیداری فیبراپتیک در انتهای تحتانی گاید فلزی تشکیل شدهاند. این گاید میتواند سخت، نیمهسخت یا قابل هدایت کردن باشد. اگر مانع مسدود کنندهای در سر راه نباشد، FOS یک دید عالی از تارهای صوتی میدهد و عبور لوله داخل نایی (ETT) را تایید میکند. اگر چه FOS از استایلتهای نوری گرانتر هستند، اما نسبت به دیگر لارنگوسکوپهای فیبراپتیک و ویدیویی ارزانتر میباشند. همه انواع FOS، یک قطعه چشمی برای دیدن گلوت دارند و بعضی انواع آن نیز میتوانند به یک مونیتور خارجی متصل شوند تا برای مقاصد آموزشی یا نظارتی به کار روند. همچنین بسیاری از این وسایل، یک دریچه جانبی برای ورود اکسیژن به منظور پیشگیری از پوشاندن سر فیبراپتیک آن به وسیله ترشحات دارند تا در طول انجام عمل، مشکلی برای بیمار پیش نیاید.
طی انتوبه کردن بیمار با FOS، لوله داخل نایی روی گاید آن سوار میشود و سپس FOS جایگذاری میشود که این امر اغلب بدون کمک لارنگوسکوپ مستقیم انجام میشود. به این ترتیب ساختمانهای آناتومی مربوطه از راه قطعه چشمی پروگزیمال نشان داده میشوند و گاید از میان طنابهای صوتی به سمت نای جلو میرود. وقتی حلقههای تراشه نمایان شدند، لوله از گاید جدا شده، گاید بیرون کشیده میشود.
مطالعات مختلف حاکی از موفقیت بیشتر در انتوبه کردن بیماران به وسیله FOS نسبت به گایدهای استاندارد یا وارد کنندههای لولههای انتوبه میباشد و در بیمارانی که محدودیت دیدن تارهای صوتی وجود دارد، بیشتر مفید است. انتوبه کردن با کمک FOS، حرکت ستون فقرات گردنی را کم میکند و نسبت به لارنگوسکوپی مستقیم در وضعیت همودینامیک بیماران، تغییر کمتری ایجاد میکند. به طور معمول، یک FOS هزاران دلار کمتر از دیگر فیبراپتیکها و وسایل ویدیویی ارزش دارد.
وسایل خارج گلوتی
وسایل خارج گلوتی (Extraglottic)، وسایل هستند که راه هوایی برای رساندن اکسیژن و تهویه فراهم میکنند، بدون آنکه در گلوت اشکالی ایجاد کنند. آنها وسایل حیاتی برای مدیریت انتوبه کردنهای مشکل و انجام شده است. شایعترین آنها «ماسک راه هوایی حنجره» یا LMA، لولههای حنجره و Combitube میباشند.
پیشنهاد میشود پزشکان مسوول مدیریت راههای هوایی با حداقل یک نوع از این وسایل آشنا باشند. خصوصا برای استفاده در بیمارانی که با استفاده از کیسه ماسک نمیتوان تهویه کافی برقرار نمود. در موارد اورژانس، این وسایل کار گذاشته میشوند تا در اولین فرصت یک راه هوایی قطعی کار گذاشته شود، مثلا به روش جراحی.
اسکوپها
لارنگوسکوپهای ویدیویی: کارآزماییهای بالینی برای بررسی عملکرد این وسایل در مدیریت راههای هوایی اورژانس انجام نشده، با این حال بر پایه تجارت بالینی و اطلاعات موجود، مشخص است که وسایل بسیار کارآمدی هستند و به متخصصان کمک میکنند تا اولین تلاش عبور برای انتوبه کردن را با موفقیت تمام کنند. لارنگوسکوپهای ویدیویی نسبت به لارنگوسکوپی مستقیم دید خوبی از گلوت فراهم میکنند و حداقل حرکت را به ستون فقرات گردنی تحمیل مینمایند. استفاده از این وسایل آسان است و بر پایه روشهای «لارنگوسکوپی مستقیم» (DL) است، هر چند بعضی آموزشها و تطبیق با آن لازم است. گذشته از آن، برخلاف DL فرد آموزش دهنده و آموزش گیرنده، دید یکسانی از گلوت دارند که به پیشرفت آموزش و عیبیابی کمک میکند.
لارنگوسکوپهای ویدیویی، فیبراپتیک یا یک دوربین ویدیویی کوچک در سر لارنگوسکوپ دارند تا زاویه دید گلوت بازتر شود و تداخلات کمتری با ترشحات پیدا کنند. وسایلی که دوربینهای ویدیویی میکرو دارند، ارزانتر و بادوامتر از فیبراپتیکهای قابل انعطاف هستند که از فیبرهای شیشهای استفاده میکنند.
امروزه در بازار تجهیزات پزشکی، انواعی مانند Glidescope، اسکوپهای راه هوایی Pentax، ویدیو لارنگوسکوپ McGrath و Storz CMAC در دسترس قرار دارند.
Glidescope در سه مدل وجود دارد. نوع اصلی آن از یک لارنگوسکوپ ویدیویی قابل تعویض و صفحه ویدیویی نصب شده جداگانه تشکیل شده است. سیستم Cobalt آن، تنها یک بار قابل استفاده است که روی یک ویدیویی کوچک سوار میشود و با تیغه پلاستیکی یک بار مصرف لارنگوسکوپ هماهنگ میگردد. این خصوصیت، نیاز به استریلیزاسیون ندارد و خطر خرابی دستگاه را کم میکند.
مدل سوم، نوع Ranger آن است که در دست جای میگیرد و یک لارنگوسکوپ دیویویی دارد که توسط یک سیم کوتاه به یک باتری بادوام متصل میشود. اندازه لارنگوسکوپهای Glidescope تقریبا معادل شماره 2 و 3 مکنیاش است. کارخانه Glidescope، استایلت و لولههای داخل تایی استاندارد خود را میسازد، اما میتوان از انواع قابل انعطاف و استاندارد موجود در بازار هم استفاده کرد. عوارض جانبی کاربرد این وسایل ناچیز است، زیرا ساختمانهای درگیر زیر دید مستقیم قرار دارند و نیروی کمی برای جابهجا کردن وسایل لازم است.
اسکوپ راه هوایی Pentax، یک تیغه پلاستیکی یک بار مصرف ال شکل به نام Lexan دارد که ویدیوی نمایشی آن روی دسته قرار میگیرد. مطالعات انجام شده، حاکی از دید عالی گلوت با این دستگاه و صدمه کمتر به دندانها میباشد.
مدل McGrath، نمونه دیگری از ویدیو لارنگوسکوپها هستند که نسبت به پنتاکس، کوچکتر و تفاوت مختصری در شکل تیغه دارند. همچنین Camera Sstick آن در طول دسته جابهجا میشود تا وقتی از تیغههای مختلف برای بیماران متفاوت استفاده میشود، کارایی لازم را داشته باشد. مزایای بالقوه این وسایل نسبت به تیغههای مکیناش مرسوم، افزایش زاویه دید است و تارهای صوتی قدامی که با لارنگوسکوپی مستقیم دیده نمیشوند، به خوبی مشاهده میگردند. به علاوه، صفحه نمایش، به دیدن راههای هوایی کمک میکند تا بهترین دید را از گلوت به دست آوریم و جمعبندی همه این عوامل یعنی در انتوبه کردن بیماران مشکل، موفق باشیم.
منبع: نشریه سپید شماره های ۱۴۱ و ۱۴۲، دکتر شادی کلاهدوزان